زمان جاری : جمعه 14 اردیبهشت 1403 - 9:53 بعد از ظهر
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم





به انجمن شلوغ پلوغ خوش امدید
ارسال پاسخ
تعداد بازدید 43
نویسنده پیام
nima1378 آفلاین


ارسال‌ها : 132
عضویت: 15 /3 /1392
محل زندگی: Yazd
سن: 15
شناسه یاهو: sn_hosseini1378

تشکر شده : 2
رامون
آهنگ " تخت چوبی رامون "

تخت چوبی اتاقم باز دلش هواتو کرده
کمرش شکسته بی تو تن چوبیش پر درده
طفلکی مثل دل من داره اون گوشه می پوسه
پای رفتن که نداره کجا دنبالت بگرده؟
جای لب های تو مونده روی اون فنجون قهوه
فال چشماتو که خوندم میگه دنیا با ما قهره
روی دستگیره اون در جای دستای تو سرده
آینه از چشام می پرسه اون چرا بر نمی گرده؟
تخت چوبیم تو رو می خواد
اشکای منو نمی خواد
تخت چوبیم تو رو می خواد
اشکای منو نمی خواد

خیسه دست و بال شیشه پرده چین خورده و زرده
پنجره بازه به بارون من دلم هواتو کرده
یکی منتظر نشسته لب پله پای نرده
باد به گوش من می خونه اون دیگه بر نمی گرده
چیزی جز اشک نبودت چشم ما رو تر نکرده
روی شونه های دیوار سایه من گریه کرده
بعد تو کسی عزیزم اسممو صدا نکرده
به کسی دستای سردم جز تو اعتنا نکرده
تخت چوبیم تو رو می خواد
اشکای منو نمی خواد
تخت چوبیم تو رو می خواد
اشکای منو نمی خواد
تخت چوبیم تو رو می خواد
اشکای منو نمی خواد
تخت چوبیم تو رو می خواد
اشکای منو نمی خواد




امضای کاربر :
نه تو می مانی و نه اندوه...
و نه هیچ یک از مردم این آبادی...
به حباب نگران لب یک رود قسم ؛
و به کوتاهی آن لحظه ی شادی که گذشت ،
غصه هم می گذرد ،
آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند...
لحظه ها عریانند ،
به تن لحظه ی خود ، جامه ی اندوه مپوشان هرگز
یکشنبه 06 مرداد 1392 - 21:47
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
ارسال پاسخ



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :


تماس با ما | رامون | بازگشت به بالا | پیوند سایتی RSS